آنچه در اسلام «بیع» نامیده میشود هر چند که هر هفت مؤلفهی چرخهی اقتصاد را در بر میگیرد، اما ثقل و تمرکز آن بر مبنع انسانی اقتصاد در چهار حوزهی فروش، خرید، مصرف و تقاضا استوار است. در واقع منابع اولیه و نیروی کار که تولید کالا را رقم زدهاند و ساز و کار و عرضه، همه در خرید و فروش ارزشگذاری میشوند.
اقتصاد بشرگرا که قائل به احترام نسبت به طبیعت است، در ماهیت یک دکترین اقتصاد ایمانی است که به بیع معروف است.
منبع: سایت کدآمایی
محدوده ی این دکترینی که در نمودار بالا مشخص شده است اصالت را نه به تولید کالا بلکه ارزشگذاری را بر اساس برکت در تقاضا، فروش، خرید و مصرف قرار می دهد. همانطور که در مقاله ی الگوی معیشت بیع اشاره شد در این دکترین بر اساس آیه ی صد و یازده سوره ی توبه مالی برکت و ارزش دارد که خداوند متعال خریدار آن باشد و در این رویگرد واحد مالی ای مثل پول تنها جایگاهش در این حد است که اگر هم به دست می آید توسط اعمالی به دست آید که خریدار آن خدا باشد. در اینجا باید توجه داشت که هیچگاه خدا خریدار اعمال و اموالی نخواهد بود که به مقصد مادیات و پول انجام شود ولی به اعمال و اموالی که برای خدا انجام شود برکت مالی و پولی را (البته توسط حکمت الهی) هم میتواند (البته نه لوزما) همراه داشته باشد.