سعی ما تبیین شعار ما می توانیم در الگوی اسلامی، ایرانی معیشت است
با سلام ما در این وبلاگ سعی در طرح ریزی و تیین الگوی ایرانی اسلامی معیشت و بررسی و توضیح مفهوم کلماتی مانند: اکانامی، ربا، کدآمایی و بیع برای طرح ریزی الگوی ایرانی اسلامی معیشت با جواب به این سوال (البته با جمع آوری مطالب از متفکران در این زمینه) که آیا می توان یک الگوی معیشتی ای غیر از الگوی کنونی معیشت داشت یا نه؟
در مطلب دکترین کپیتال اکانامی به مقوله ای به نام تغییر ذائقه ی مخاطب پرداختیم که سعی می شود در این مطلب به صورت مفصل تری مورد بررسی قرار بگیرد.
آن طور که گفته شد یکی از ارکان دکترین اکانامی ایجاد و مدیریت تقاضا در مخاطب است که شامل چند ویژگی می شود که به شرح زیر است:
در کپیتال اکانامی عموما نیازهای مردم به سمت تولیدات پیش می رود که یکی از ابزار مهم آن تبلیغات است که می توان به تبلیغات تلوزیون، شبکه های اجتماعی، روزنامه، تبلیغات محیطی، و خیلی از روشهای حضوری و غیر حضوری دیگر در اذهان مخاطب اشاره کرد.
کدآمایی «دکترین کدآمایی» نیز همانند دکترین اقتصاد سرمایه، بر منابع تمرکز دارد با این تفاوت که مؤلفهی تقاضا را در این چرخه دخیل میسازد.(توجه داشته باشید که در اکانمی غربی تقاضا مهم نبوده زیرا توسط خودشان ذائقه سازی می شده است) در مقابل طبیعتگرایی در اقتصاد، مکتب انسانگرایی قرار دارد. در این پارادایم، انسان به عنوان متقاضی کالا و خدمات، به عنوان مصرف کننده و به عنوان مشتری و خریدار مطرح است. توجه و تمرکز بر نیازهای او (نه ایجاد نیاز) و ساماندهی آن نیازها و تعدیل احتیاجات وی در چهارچوبهای مشروع، دکترین اقتصاد بشرگرا را شکل میدهد.
در نمودارپیشرو حیطه ی نیم دایره مشخص شده برای دکترین کدآمایی در الگو اقتصاد چرخه ای تنها در ظاهر یک تفاوت با دکرتین اکانامی دارد و آن هم اضافه شدن تقاضا به حیطه کدآمایی است ولی یک فرق بنیادینی که این دو با همدیگر دیگر دارند و قبلا هم اشاره کرده ام این است که دکترین کدآمایی به هر قیمتی به پول نمی انجامد بلکه خواسته های اساسی انسان را در نظر می گیرد.
در این مطلب سعی داریم تا به شباهت ها و تفاوت هایی از الگوهای معیشتی کدآمایی و اکانامی به عنوان دو الگوی معیشتی ای که به ترتیب ایرانی و غربی هستند بپردازیم که در آینده در مقالاتی جداگانه به هردوی این الگوها بیشتر خواهیم پرداخت. در هر دوی این الگوها مدیریت منابع نقش مهمی دارد اما این دو الگو دیدگاه متفاوتی نسبت به مدیریت منابع دارند.
در دیدگاه معیشتی اکانامی اصل بر مدریت تقاضای مردم برای ایجاد نیاز نسبت به تولیدات صنعت است، اما در دیدگاه معیشتی کدآمایی اصل مدیریت بر اساس مدیریت بهینه ی منابع بر اساس نیاز های اساسی(نه ساختگی) انسان (بدون ایجاد تغییر در آن) است.
به دلیل شباهت بین این دو الگو، الگوی کدآمایی می تواند جایگزین مناسبی در کشور ما برای الگوی معیشت اکانامی باشد که با الگوی معیشتی بیع کامل خواهد شد.
الگوی کدآمایی، الگوی ایرانی معیشت است. الگویی که ریشهی افراد را در زمین تعریف میکند. الگویی که بر خلاف مشابه غربیاش به دنبال پاسخ به نیازهای انسان با بهرهگیری حداقلی از منابع موجود است. الگویی که واژهی کدبانو در دایرهی آن تعریف میشود. فردی که باید در سطح یک خانواده با هنر و تدبیر خود از حداقل منابعی که در اختیار دارد حداکثر استفاده را کرده و نیازهای خانوادهاش را تامین کند.
اساساً اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی که امروز برای دستیابی به الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت در دستور کار هستند، قرابت و انطباق عجیبی با الگوی کدآمایی دارند.
متاسفانه این الگو تقریباً بیش از یک قرن است که متولی ندارد و هیچ حکومتی در جهان از آن برای ادارهی مردم خود استفاده نمیکند. اما این الگو یک سابقهی ۳۰۰۰ ساله دارد و دو امپراتوری هخامنشی و ساسانی از آن استفاده کردهاند. اساساً کسانی که نسبت به وجود یک چنین الگویی شک دارند باید از خود بپرسند که چطور این دو امپراتوری، گسترهای در حد چند کشور را اداره میکردهاند اما الگویی برای ادارهی معیشت مردم خود نداشتهاند؟
با استناد به تعریفی از کدآمایی که در مقاله فرهنگ واژگان (کدآمایی) به آن اشاره شده است، شاید بتوان کلمه کدخدا را اینگونه تعریف کرد که کدخدا فردی است که سعی در نظم دادن کوشش مردم به سمت استفاده بهینه ازمنابع موجود دارد و به همین جهت او را تلویحاً می توان خدای کوشش و تلاش دانست و در رابطه کلمه کدبانو هم می توان اینگونه گفت که کدبانو با نظم دادن به کوشش و تلاش اعضای خانواده سعی در مصرف بهینه منابع موجود در خانه دارد و به همین جهت می توان این کلمه را به معنی بانوی کوششگر و تلاشمند دانست.