مفهوم برکت در زندگی

 

زمان های زیادی شده من به مفهوم کلمه ی برکت فکردم. یعنی چی که می گن خدا به مال اموالت برکت بده؟

 

در احادیث، گوسفند و بز شیرده، اسب، آب، آتش، شیر، گوشت، نان (نان در میان مردم «برکت» نام گرفته و بدان سوگند نیز می‌خورند)،  عسل،  سرکه، خانه‌ای وسیع در مکانی مناسب و با همسایگانی خوب، کارهایی چون اطاعت و ذکر  خدا و خواندن قرآن، روزه گرفتن.

خوردن سحری در ماه رمضان، داد و ستد سهل و صادقانه و مهلت دادن برای پرداخت بها، اطعام مساکین، به کار بستن احکام دینی، پیوند با خویشان،  رفتار نیکو با همسایگان،  مواسات با برادران ایمانی، شستن دستها قبل و بعد از خوردن غذا،  صرف غذا با جمع،  نظافت بدن و خانه، کم کردن هزینه‌های ازدواج  برکت آور هستند.

در مقابل، نپرداختن زکات، ارتکاب گناه، دزدی و خیانت و شرابخواری و فحشاء،  سماع غنا به افراط، 

ظلم قضات، خواب بامدادی، بی توجهی به نظافت خانه، مال اندوزی از راه نامشروع، سوگند خوردن و دروغ‌زنی در معاملات، غافل ماندن از ذکر خدا و تلاوت قرآن برکت زدا شمرده می‌شوند. 
همچنین اگر جامعه‌ای به تقوا روی آورد، از برکات آسمان و زمین بهره خواهد برد.

بنابر روایات، فقر، تنگی معیشت، کاهش باران و فراورده‌های زمینی از گیاهان و معادن آثار و نشانه‌های زوال برکت است.
بااین‌همه برکت را نباید تنها فراوانیِ کمّی دانست، بلکه کفایت کردن موجود، هر چند کم، نشانه آشکار برکت است.
در داستانهای مربوط به برکت یافتن غذا یا آب اندک برای گروه بسیار، بر اثر دعا یا اعجاز رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وسلّم، این معنی آشکار است.
 

محمّدبن عبدالرحمان وصّابی (متوفی ۱۶۶) مجموعه اعمال و ادعیه مستخرج از آیات و احادیث را در کتاب البرکه گردآورده است.
فعل برکت به خداوند نسبت داده می‌شود و در روایات بسیاری از پیامبر نقل شده است که ایشان همواره برای اشخاص، خواه فرد و خواه جمع، محصول کشاورزی، تجارت، مواد غذایی و بعضی مکانها از خدا طلب برکت می‌کرده‌اند. 

 

منبع: سایت ویکی فقه

 

تا به حال برای شما پیش آمده است که مهمان برای شما آمده باشد و غذای زیادی برای مهمان تدارک ندیده باشید و فکر کنید غذا برای مهمان کم باشد ولی در آخرش ببینید غذا اضافه هم آمده است و بعد به جای اینکه از خدا تشکر کنیم که به مال و اموال ما برکت داده است می گوییم که غذا از کمی زیاد آمد. 

این یک مثال کوچکی از برکتی هست که خدا به اموال مان میدهد. 

برای شما پیش آمده است که بخواهید برای خرید یک کالایی یا انجام دادن یک کاری پول خرج کنید، بدون اینکه برنامه ریزی کرده باشید می بینید که کاری که انجام داده اید یا کالایی که خریده اید ارزان تر از آن که باید برای آن پول خرج کرده اید؟

آیا این اتفاق برای شما رخ داده است که اگر در حال تولید محصولی هستید به عنوان مثال تولید محصولات کشاورزی؛ باغ یا زمین شما با وجود مشکلات مختلف باز هم محصول پرباری برای شما داشته باشد؟

سوال مهمی که اینجا مطرح می شود این است که اگر چنین اتفاق هایی برای انسان رخ ندهد به این معنی است که مال انسان برکت ندارد؟

لزوماً اینگونه نیست ممکن است خدا بخواهد بنده اش را آزمایش کند یا اگر مشکلی در اموالش پیش می آید نتیجه ی آن این  باشد که خداوند بخواهد به شیو ه ی بهتری برکات ش را شمال حال بنده اش کند. تنها افرادی که از فرمان خدا اطاعت نمی کنند ممکن است نتواند آن طور که باید از اموال خود سود ببرند.

در این مفهوم دو نکته وجود دارد برکت تنها به مفهوم زیادی در اموال و اعمال فرد به صورت کمی نیست و بحث بهره وری در آن مطرح است به این معنی که ممکن است که  خداوند در اموال فرد ازدیاد ایجا نکند اما بگونه ای اموات آن فرد را به پیش ببرد با همان اموال کم آن فرد بتواند کارهای بیشتری از اررزش کمی آن مال انجام دهد.

نکته ی دوم اینکه ما دو نوع برکت داریم یک نوع برکت عمومی که شامل همه افرادی که از اموال خود درست بهره می برند می شود و یک نوع از برکت هم فقط شامل حال مومنین به خدا می شود. 

اما چیزی که قطعی است این است که برکت شامل اموال حلال نمی شود و هر چقدر ازیاد مال حرام بیشت شود بهره ی کمک تری به صاحب آن مال می رسد.

با تمام این تفاسیر قاعده ی کلی در مفهوم برکت این است که خدا برکت اموال بنده ی مومن خود را در رزق بنده  های مومن دیگر خود قرار می دهد. به این معنی که اگر یک بنده ی مومن خدا تصمیم به انجام کاری بگیرید خدا افرادی را که بتوانند به او کمک کند تا کار او به بهترین شکل ممکن انجام شود که لزوماً کمیت در آن دخیل نیست و کیفیت انجام آن کار است.  

سوال دیگری که پیش می آید این است که آیا تا به حال شده است که اموال خود را به دلیل کسب سود بشتر استفاده نکنید تا گران تر شود و بتوانید از آن سود بیشتری به دست بیاورید؟ 

اگر این چنین است باید بدانید استفاده نکردن از نعمت های خداوند متعال در اختیار ما گذاشت است مصداق کفران نعمت الهیمی شود و برکت را از اموال ما می برد. 

 

سوال مهم آخر این است که انسان امروز چه چیزی را جایگزین تکیه بر خدا برای انجام فعالیت های خود کرده است؟

آیا انسان امروز برای کسب روزی و درآمد به بانک و بورس مراجعه نمی کند؟

آیا انسان امروز برای در امان ماندن از بلایای طبیعی و غیر طبیعی و بیمارهای مختلف به بیمه مراجعه نمی کنند؟

آیا این موارد و موارد مشابه جایگزین خدا در دنیای امروز نشده اند؟