الگوی اسلامی، ایرانی معیشت

سعی ما تبیین شعار ما می توانیم در الگوی اسلامی، ایرانی معیشت است

الگوی اسلامی، ایرانی معیشت

سعی ما تبیین شعار ما می توانیم در الگوی اسلامی، ایرانی معیشت است

الگوی اسلامی، ایرانی معیشت

با سلام
ما در این وبلاگ سعی در طرح ریزی و تیین الگوی ایرانی اسلامی معیشت و بررسی و توضیح مفهوم کلماتی مانند: اکانامی، ربا، کدآمایی و بیع برای طرح ریزی الگوی ایرانی اسلامی معیشت با جواب به این سوال (البته با جمع آوری مطالب از متفکران در این زمینه) که آیا می توان یک الگوی معیشتی ای غیر از الگوی کنونی معیشت داشت یا نه؟

Reba.ir

۱۸ مطلب با موضوع «ربا» ثبت شده است

بعد از مطرح شدن مطلب تفاوت قرض و امانت برای پیش در آمد مسئله ی ربا حال خواهیم پرداخت به مسئله ی ربای بانکی که در کتاب ربا و بانک استاد مطهری آمده است که به شرح زیر است.

مسلّما به این شکل که بانک پولی را به عنوان قرض دریافت کند و به موجب قرار سودی پرداخت کند، ربا است و شرعاً اشکال دارد اما اگر قرار سود در بین نباشد- مشتری قرض بدهد و بانک در پرداخت سود آزاد باشد؛ مقرراتی بانک را مجبور نکرده باشد و قرض دهنده هم حق مطالبه برای خود قائل نباشد و بانک به دلخواه خود در پایان مدت مبلغی به صاحب پول اضافه بدهد- مانعی ندارد ولی به عنوان یک معامله و یک قرار قبلی برای پرداخت سود اشکال دارد. و اگر کسی می خواهد از پولی که به بانک می دهد سودی عایدش بشود، حتماً باید شکل دیگری داشته باشد مثلاً بانک برای او معامله ای بکند، که همان شکل مضاربه و غیره می شود و بعد روی آن بحث می کنیم.

قسمت دوم فعالیت بانک نقل و انتقال پول است که البته، هم بدون اشکال است و هم ضروری. بانک، مرکزی است برای نقل و انتقال پول که کاری نظیر کار پست انجام می دهد. مثلاً پولی را در تهران از شما می گیرد و در مشهد به کس دیگری تحویل می دهد و در مقابل این خدمت، پولی می گیرد که کارمزد است و در آن هیچ بحثی نیست.


توجه: درتأیید این مطلب در آینده ویدیو و مطلبی از مراجع در رابطه با ربا منشتر خواهد شد


منبع: کتاب مسئله ی ربا و بانک استاد شهید مطهری

پایگاه جامع استاد مرتضی مطهری


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۲۰
مرتضی خوش نژاد

در مبحث ربا یک مقوله ای وجو دارد که آن این است که آیا پولی که به بانک سپرده می شود و تا بتوان توسط آن وام یا سود دریافت شود، پول به عنوان قرض به بانک داده می شود یا امانت که در زیر با مراجع به کتاب ربا و بانک استاد مطهری به آن خواهیم پرداخت.

امانت با قرض متفاوت است. اگر امانت باشد، از نظر موازین شرعی عین هر امانت باید حفظ بشود و امانتدار حق تصرف در آن را ندارد. و اگر با اجازه ی صاحب امانت بخواهد در آن تصرف کند، دیگر امانت نیست؛ تبدیل می شود به قرض. البته مقصودم از تصرف، تصرف از بین برنده است؛ مثل اینکه عین تعویض بشود یا معامله روی آن بشود یا معدوم گردد. اما تصرف در حدی که مثلاً فرشی را زیرپا بیندازند مقصود نیست.

تعویض عین با ماهیت امانت سازگار نیست. نمی شود گفت این قالی را مثلاً اینجا امانت می گذارم و در عین اینکه امانت است شما حق دارید آن را بفروشید و تبدیل به پول یا چیز دیگر بکنید. اگر من اجازه ی فروش دادم این دیگر از امانت بودن خارج می شود. مسلّم پولهایی که مردم به بانک می سپارند، عنوان امانت ندارد. یعنی بانک در این پولها تصرف می کند و به دیگران قرض می دهد. پس همه ی این پولهایی که به بانک پرداخت می شود باید اسمش را گذاشت قرض گرفتن های بانک. معنی هم ندارد که به شکل امانت بماند. یعنی اگر کسی در مقام راه حل بگوید بانک در پولهای مردم تصرف نکند و فقط امانتدار باشد، خواهند گفت راکد ماندن پول، خودش غیر طبیعی و مضر است. بنابراین پول گرفتن بانک عنوان قرض دارد. حالا ما در مطلبی با استناد به این منبع به این موضوع خواهیم پرداخت که آیا بانک سودهایی که می دهد جایز است یا جایز نیست؟ 


منبع: کتاب مسئله ی ربا و بانک استاد مطهری

پایگاه جامع استاد مرتضی مطهری

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۰۳
مرتضی خوش نژاد

در تفسیری از آیه 39 سوره ی روم به کلمه ی برخورد کردم که نظرم را جلب کرد که تصمیم گرفتم آن را در این مطلب منتشر کنم.

وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فِی أَمْوالِ النّاسِ فَلایَرْبُوا عِنْدَ اللّهِ وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَکاة تُرِیدُونَ وَجْهَ اللّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ

آنچه به عنوان ربا مى پردازید تا در اموال مردم فزونى یابد، نزد خدا فزونى نخواهد یافت و آنچه را به عنوان زکات مى پردازید و تنها رضاى خدا را مى طلبید (مایه برکت است: و) کسانى که چنین مى کنند داراى پاداش مضاعفند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۴۵
مرتضی خوش نژاد

در ادلمه ی مقاله ی شرایط بیع و ربا، در این مقاله سهی داریم به تبعات فردی آنها نیز اشاره ی ای داشته باشیم که شرح آن از تفسیر آیه ی ۲۷۵ سوره بقره در زیر آمده است:

تبعات بیع و ربا

از آنجا که رباخوار به وسیله ثروتى که در دست دارد حاصل دسترنج طبقه زحمتکش را جمع مى کند و گاه با این وسیله به هستى و زندگى آنان خاتمه مى دهد و یا لااقل بذر دشمنى و کینه در دل آنان مى پاشد به طورى که تدریجاً تشنه خون رباخوار مى گردند، و جان و مالش را در معرض خطر قرار مى دهند;

قرآن مى گوید: خدا سرمایه هاى ربوى را به نابودى سوق مى دهد این نابودى تدریجى که براى افراد رباخوار هست براى اجتماع رباخوار نیز مى باشد.*

در مقابل، کسانى که با عواطف انسانى و دلسوزى در اجتماع گام مى نهند و از سرمایه و اموالى که تحت اختیار دارند انفاق کرده و در رفع نیازمندى هاى مردم مى کوشند، با محبت و عواطف عمومى مواجه مى گردند، و سرمایه آنها نه تنها در معرض خطر نیست، که با همکارى عمومى، رشد طبیعى خود را مى نماید این است که قرآن مى گوید: و انفاق ها را افزایش مى دهد .

این حکم در فرد و اجتماع یکى است، در اجتماعى که به نیازمندى هاى عمومى رسیدگى شود، قدرت فکرى و جسمى طبقه زحمتکش و کارگر که اکثریت اجتماع را تشکیل مى دهد به کار مى افتد، و به دنبال آن یک نظام صحیح اقتصادى که بر پایه همکارى عمومى و بهره گیرى عموم استوار است به وجود مى آید.

توجه: باید به این نکته توجه داشت که حکم ربا و بیع در فرد و اجتماع یکی است و اگر از فرد شروع شود و جامعه ای را در بر بگیرد این حکم ها هیچ تفاوتی در آنها ایجاد نخواهد شد.


*: به نظر مى رسد اگر یک مؤسسه اقتصادى یا مذهبى آمارى از رباخواران گذشته و حال با بررسى پرونده هاى قضائى تهیه نماید، به اینجا خواهد رسید که رباخوارى در همین دنیا نیز سبب نابودى است. به امید آن روز...

منبع: تفسیر نمونه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۴ ، ۰۳:۵۷
مرتضی خوش نژاد

در مطلب سود مضاعف قصد داریم در رابطه با تفسیر آیه ی ۱۳۰سوره ی آل عمران ویدیویی را در رابطه باسیستم بانک داری منتشر کنیم که تعریف کمتر شنیده شده ای را از سیستم بانکداری مطرح می کندکه در ادامه ی مطلب شاهد آن خواهید بود.

سوره ی آل عمران آیه ی 130

تفسیر آیه ۱۳۰سوره ی آل عمران

در این آیه اشاره به تحریم رباى فاحش شده و با تعبیر أَضْعافاً مُضاعَفَهً بیان گردیده است.

 منظور از رباى فاحش این است که: سرمایه به شکل تصاعدى در مسیر ربا سیر کند یعنى سود در مرحله نخستین با اصل سرمایه ضمیمه شود و مجموعاً مورد ربا قرار گیرند، و به همین ترتیب در هر مرحله، سود به اضافه سرمایه ، سرمایه جدیدى را تشکیل دهد، و به این ترتیب در مدت کمى از راه تراکم سود، مجموع بدهى بدهکار به چندین برابر اصل بدهى افزایش یابد و به کلى از زندگى ساقط گردد.

 

منبع: تفسیر نمونه

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۴۲
مرتضی خوش نژاد

شرایط بیع و ربا در تفسیر نمونه ی آیه ۲۷۵ سوره ی بقره به شرح زیر آمده می باشد:

 

در تفسیر این آیه بعد از بررسی حال ربا خواران در دنیا و آخرت این قسمت از آیه آمده است که به گوشه اى از منطق رباخواران  می پردازد که مى فرماید:

 این به خاطر آن است که آنها گفتند: بیع هم مانند ربا است و تفاوتى میان این دو نیست (ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا).

یعنى هر دو از انواع مبادله است که با رضایت طرفین انجام مى شود.

ولى قرآن در پاسخ آنها مى گوید: چگونه این دو ممکن است یکسان باشد؟ حال آن که خداوند بیع را حلال کرده و ربا را حرام (وَ أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا).

مسلماً این تفاوت، دلیل و فلسفه اى داشته که خداوند حکیم، به خاطر آن چنین حکمى را صادر کرده است، قرآن در این باره توضیح بیشترى نداده و شاید به خاطر وضوح آن بوده است، زیرا:

اولاً ـ در خرید و فروش معمولى، هر دو طرف به طور یکسان در معرض سود و زیان هستند، گاهى هر دو سود مى کنند و گاهى هر دو زیان، گاهى یکى سود و دیگرى زیان مى کند در حالى که در معاملات ربوى رباخوار هیچ گاه زیان نمى بیند و تمام زیان هاى احتمالى بر دوش طرف مقابل سنگینى خواهد کرد و به همین دلیل است که مؤسسات ربوى روز به روز وسیع تر و سرمایه دارتر مى شوند و در برابر تحلیل رفتن طبقات ضعیف بر حجم ثروت آنها دائماً افزوده مى شود.

ثانیاً ـ در تجارت و خرید و فروش معمولى، طرفین در مسیر تولید و مصرف گام بر مى دارند، در صورتى که رباخوار هیچ عمل مثبتى در این زمینه ندارد و بدون هیچ تولیدی و یا عرضه ای با پول، پول در می آورد.

ثالثاً ـ با شیوع رباخوارى سرمایه ها در مسیرهاى ناسالم مى افتد و پایه هاى اقتصاد که اساس اجتماع است متزلزل مى گردد، در حالى که تجارت صحیح موجب گردش سالم ثروت است.

رابعاً ـ رباخوارى منشأ دشمنى ها و جنگ هاى طبقاتى است، در حالى که تجارت صحیح چنین نیست و هرگز جامعه را به زندگى طبقاتى و جنگ هاى ناشى از آن سوق نمى دهد.

منبع: تفسیر نمونه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۶
مرتضی خوش نژاد

این مطلب مقدمه ی لازمی برای تفسیر آیه ی ۱۳۰ سوره آل عمران است که در آینده منتشر خواهد شد که از تفسیر نمونه استخراج شده است که به شرح زیر است:

مى دانیم روش قرآن در مبارزه با انحرافات ریشه دار اجتماعى این است که: تدریجاً زمینه سازى مى کند، افکار عموم را تدریجاً به مفاسد آنها آشنا مى سازد، و آن گاه که آمادگى براى پذیرفتن تحریم نهائى حاصل شد، قانون را به صورت صریح اعلام مى نماید (مخصوصاً در مواردى که آلودگى به گناه زیاد و وسیع باشد).

و نیز مى دانیم: عرب، در زمان جاهلیت آلودگى شدیدى به ربا خوارى داشت و مخصوصا محیط مکّه محیط رباخواران بود، و سرچشمه بسیارى از بدبختى هاى اجتماعى آنها نیز همین کار زشت و ظالمانه بود، به همین دلیل، قرآن براى ریشه کن ساختن رباخوارى، حکم تحریم را در چهار مرحله بیان کرده است:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۱۹
مرتضی خوش نژاد

به نام خدا

 

در طول تاریخ مدل‌ های مختلفی متولی اداره‌ ی زندگی بشر بوده‌ اند.این در حالی است، که بسیاری فکر می‌ کنند، تنها یک مدل برای اداره‌ ی #معیشت بشر وجود دارد.

مدلِ #اکانامی ،که به اشتباه به واژه‌ ی #اقتصاد ترجمه شده است،به نظر تنها مدل برای اداره‌ ی معیشتِ بشر می‌ آید.اما واقعیت این است که بشر تا کنون ۴ مدلِ اصلی را برای اداره‌ ی معیشت خود تجربه کرده‌ است.

ناکارآمدیِ مدلِ اکانامی پس از بحرانِ اقتصادیِ سالِ ۲۰۰۸ **برای چندمین بار در طولِ تاریخ** به اثبات رسید. این ناکارآمدی باعث شده که امروز عمده‌ ی متفکرانِ اقتصادی به دنبالِ مدلِ جای‌گزین برای اکانامی در غرب باشند.

#کدآمایی مدلِ متولی معیشت در حوزه‌ ی تمدنِ #ایران هم‌ ارز با مدلِ اکانامی در حوزه‌ ی تمدنی #غرب بوده است **و قدمتی ۳۰۰۰ ساله دارد.**هر چند امروز هیچ حکومتی از آن برای اداره‌ی معیشت جامعه‌ ی خود استفاده نمی‌ کند، اما بررسی و بازنگریِ این مدل می‌تواند در طراحیِ مدلِ مناسبی برای اداره‌ی معیشتِ انسانِ مسلمانِ ایرانی مفید باشد.

هم‌ ارزِ مدل‌ های اکانامی و کدآمایی، که در دو حوزه‌ ی اصلیِ تمدنی #ایران و #یونان استفاده می‌ شدند، دو مدلِ دیگر نیز مطرح بوده‌ اند. مدل‌ های #بیع و #ربا دیگر مدل‌ های متولی معیشت بشرند که هر دو مدلِ در تاریخِ ادیانِ الهی توسطِ انبیا برجسته ‌شده‌اند.**انبیاءِ الهی همواره از ربا نهی و به بیع دعوت می‌ کرده‌ اند.**

در میانِ این چهار مدلِ اصلی، #اقتصاد تنها یک واژه‌ ی غلط و بلاتکلیف است. واژه‌ ای غلط است چون به معنای **میانه‌ روی** است و معادلِ هیچ‌ یک از مدل‌ هایی که معرفی شدند نیست. واژه‌ ای بلاتکلیف است، چرا که برای تمامیِ این مدل‌ ها استفاده می‌شود. امروز در زبانِ فارسی، اقتصاد معادلِ اکانامیِ غربی، کدآماییِ ایرانی، بیعِ قرآنی و ربای مذموم است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۷
مرتضی خوش نژاد