الگوی اسلامی، ایرانی معیشت

سعی ما تبیین شعار ما می توانیم در الگوی اسلامی، ایرانی معیشت است

الگوی اسلامی، ایرانی معیشت

سعی ما تبیین شعار ما می توانیم در الگوی اسلامی، ایرانی معیشت است

الگوی اسلامی، ایرانی معیشت

با سلام
ما در این وبلاگ سعی در طرح ریزی و تیین الگوی ایرانی اسلامی معیشت و بررسی و توضیح مفهوم کلماتی مانند: اکانامی، ربا، کدآمایی و بیع برای طرح ریزی الگوی ایرانی اسلامی معیشت با جواب به این سوال (البته با جمع آوری مطالب از متفکران در این زمینه) که آیا می توان یک الگوی معیشتی ای غیر از الگوی کنونی معیشت داشت یا نه؟

Reba.ir

کتاب جنگ ارزی

به نظرمن وقتی می خوای یک کتاب را معررفی کنی آن کتاب باید خودش را معرفی کنه. یعنی اینکه اگه یک بخشی ا اگه در اختیار دیگان قرار دادی آن فرد مجاب بشه برای خواندن بقیه کتاب آن را بخره. بخاطر همین هم من تصمیم گرفتم به جای توضیح این کتاب بخشی از آن را منتظر کنم تا اگر کسی دوست داشت بره کتاب را تهیه کنه و بقیه اش را بخونه. در ادامه با بخشی از فصل این کتاب بامن همراه باشید.

 

توجه داشته باشید که لغات تخصصی ای در این مطلب وجود دارد که در یک متن دیگر به آن خواهیم پرداخت.

 

یک عصر طلایی

در این فصل خواهید آموخت :

- جنگ ارزی چیست و چرا کشورها ممکن است بخواهند ارزش پول خود را کاهش دهند ؟

- مزایا و معایب اقتصادی کاهش ارزش پول چیست ؟

- نقش طلا به عنوان پول در گذشته چه بوده و اقتصاد در آن زمان چه وضعیتی داشته است ؟

- چرا آمریکا تا حدود صد سال پیش بانک مرکزی نداشته و تشکیل بانک مرکزی در این کشور همیشه جنجالی بوده است و پس از تشکیل نیز نام آن را « فدرال رزرو » خوانده اند ؟

- نقش جنگ جهانی اول در شکست سیستم استاندارد طلا و بروز جنگ ارزی اول چه بوده است ؟

 اقتصاد جنگ ارزی کاهش رقابتی ارزش پول ملی یک کشور در برابر پول کشورهای دیگر است " و این جنگ ، یکی از ویران کننده ترین و دلهره آورترین اتفاقات در جهان است . جنگ ارزی ، روح رکود بزرگ آمریکا را در دهه ۱۹۲۰ دوباره زنده می کند که در آن زمان ، کشورها با کاهش ارزش پولهایشان به فقیر کردن همسایه و اعمال تعرفه بر واردات مبادرت کردند و موجب فروپاشی تجارت جهانی شدند . جنگ ارزی یادآور اتفاقات دهه ۱۹۷۰ میلادی در آمریکاست که در آن سالها قیمت نفت چهار برابر شد ، زیرا آمریکا سعی داشت ارزش دلار را کاهش دهد و رابطه آن را با طلا قطع کند . در نهایت جنگ ارزی ، یادآور بحران پوند انگلیس در ۱۹۹۲ ، پزوی مکزیک در ۱۹۹۴ و روبل روسیه در ۱۹۹۸ در کنار بحرانهای ارزی دیگر در جهان است .

این بحرانهای پولی و دیگر بحرانهای مشابه ، کوتاه یا طولانی ، با ایجاد تورم ، رکود اقتصادی ، سیاستهای ریاضت اقتصادی ، بحرانهای بانکی و دیگر اتفاقات اقتصادی دردناک رابطه دارند . تاکنون جنگ ارزی هیچ برآیند مثبتی نداشته است . با این اوصاف ، وقتی وزیر اقتصاد برزیل ، بدون مقدمه و ناگهانی در اواخر سپتامبر سال ۲۰۱۰ اعلام کرد دوره جدیدی از جنگ ارزی آغاز شده است ، نخبگان مالی دنیا را شوکه کرد. البته ، اتفاقات و فشارهایی که منجر به این اظهارات شدند ، برای نخبگان ، جدید و ناشناخته نبود. این تنش بین المللی بر سر سیاست تعیین نرخ تبدیل ارزها ، تعیین نرخ بهره و نیز سیاستهای مالی ، حتى قبل از شروع رکود و از اواخر سال ۲۰۰۷ سنگ بنایش گذاشته شده بود . قبل از آن ، چین به دفعات توسط شرکای تجاری عمده اش متهم شده بود ارزش یوان " را دستکاری می کند تا ارزش آن را به طور مصنوعی پایین نگه دارد. چین همین طور متهم شده بود در این فرآیند ، مقدار زیادی اوراق قرضه خزانه داری آمریکا را نیز جمع آوری کرده است.

اما بحران بانکی سال ۲۰۰۸ آمریکا ، بحث نرخ تبدیل ارزها را دوباره زنده کرد. ناگهان کیک اقتصاد به جای بزرگ شدن ، شروع به کوچک تر شدن کرد و کشورهایی که قبلا از میزان سهم خود از کیک رشد اقتصادی راضی بودند ، بر سر ته مانده بشقاب شروع به دعوا کردند. با وجود تنگناهای مالی مشهودی که تا سال ۲۰۱۰ در جهان به وجود آمده بود، هنوز در میان حلقه نخبگان ، نام بردن از جنگ ارزی تابو به حساب می آمد. در عوض ، متخصصان پولی بین المللی عبارتهایی مانند « ترازسازی مجدد » یا « تعدیل » را به کار می بردند. این واژه ها بیانگر تلاش برای تغییر دوباره نرخ تبدیل ارزها بود که هدفش دستیابی به آن چیزی بود زعم نخبگان ، هدف مطلوب به حساب می آمد . اما به ، کار بردن واژه های زیباتر، تنشها و درگیریها را آرام نخواهد کرد. در دل هر جنگ ارزی ، پارادوکسی وجود دارد . در حالی که جنگهای ارزی با اینکه به صورت بین المللی  رخ می دهند، اما در حقیقت چنین جنگهایی به دلیل شرایط بد اقتصادی در داخل کشورها ایجاد می شوند. جنگهای ارزی به دلیل رشد اقتصادی ناکافی ، در یک کشور آغاز می شوند.

کشوری که پیش از همه قدم در این مسیر می گذارد ، معمولا به نرخ بالای بیکاری ، رشد اقتصادی پایین یا در حال نزول ، صنعت بانکی ضعیف و ویرانی بخش مالی عمومی دچار شده است . در این شرایط ، سخت است که صرفا با اتکا به ابزارهای داخلی یک کشور ، رشد اقتصادی ایجاد شود و بنابراین تشویق صادرات از طریق کاهش ارزش پول ملی به عنوان آخرین منجی موتور رشد اقتصادی مطرح می شود. برای پی بردن به دلیل این کار ، مرور چهار جزء اساسی رشد اقتصادی در تولید ناخالص داخلی ، مفید است.

این چهار جزء عبارت اند از مصرف ( C ) سرمایه گذاری ( 1 ) ، مخارج دولت ( G ) و صادرات خالص ( X ) که از طریق کسر کردن واردات " ( M ) از صادرات ( X ) به دست می آیند.

بنابراین ، تولید ناخالص داخلی طبق معادله زیر بیان می شود : 

 GDP = C + I + G + ( X - M )

در اقتصادی که در تنگناست ، دیده می شود، به دلیل بیکاری زیاد، فشار بدهی بالا یا هر دو علت، مصرف جامعه ( C )، ثابت یا در حال کاهش است. اما سرمایه گذاری ( I ) در کارخانجات، تجهیزات و املاک، مستقل از مصرف اندازه گیری می شود، ولی با وجود این، سرمایه گذاری با مصرف پیوند محکمی دارد. سرمایه گذار اگر انتظار نداشته باشد مصرف کنندگان ، تولیدات او را بلافاصله یا در آینده ای نزدیک خریداری خواهند کرد، برای افزایش ظرفیت کسب وکار خود، سرمایه گذاری نخواهد کرد. از این رو وقتی مصرف کم می شود سرمایه گذاری در کسب وکارها نیز رو به کاهش خواهند گذاشت. اما در حالی که مصرف و سرمایه گذاری ضعیف شده اند ، مخارج دولت ( G ) می تواند به طور مستقل از آنها افزایش یابد. این دقیقا همان چیزی است که اقتصاددانان کینزی آن را توصیه می کنند تا بتوان از طریق این افزایش مخارج دولت ، اقتصاد را در مسیر رشد نگه داشت حتی وقتی مردم و کسب وکارها خارج از گود اقتصاد هستند. اما مشکل این طرز فکر این است که دولت برای اینکه بتواند مخارج خود را افزایش دهد، نیازمند افزایش مالیات یا استقراض است که در زمان رکود اقتصادی رای دهندگان معمولا تمایلی ندارند هیچ کدام از این دو راه حل را حمایت کنند زیرا پیشاپیش فشارهای مالیاتی بالاست و مردم در حال محکم بستن کمربندهای خود هستند. به هر حال حتی با وجود اینکه چند اقتصاددان دقیقا افزایش مخارج دولت در زمان فشارهای اقتصادی توصیه کرده باشند در کشورهای دموکراتیک محدودیتهای سیاسی جدی برای اجرای این سیاست وجود دارد. پس در اقتصادی که قرار نیست درآمد افراد و کسب وکارها رشد کند و در جایی که مخارج دولت نیز محدود شده است تنها راه باقیمانده برای رشد اقتصادی این است که خالص صادرات ( X - M ) افزایش یابد و سریع ترین و راحت ترین راه برای رسیدن به این هدف ، کاهش ارزش پول در برابر پول دیگر کشور هاست. یک مثال می تواند به خوبی منظور را نشان دهد که آن را در مطلبی دیگر بیان خواهیم کرد.

 

شما می توانید این کتاب را از آدس های زیر به صورت قانونی تهیه کنید.

برای تهیه نسخه فیزیکی این کتاب می توانید به آدرس زیر مراجعه کنید.

نهضت مردمی مردمی ممناعت از جتگ با خدا

نسخه ی الکرتونیک کتاب «جنگ‌های ارزی» را از کتابخوان طاقچه دریافت کنید.
 

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی